گروه جهاد و مقاومت مشرق - محمدعلی باشهآهنگر فیلم سینمایی «ملکه» را در سال 89 ساخت. این فیلم در جشنواره سیام فیلم فجر به نمایش درآمد و بازخوردهای خوبی از مخاطبان و منتقدان دریافت کرد و با نامزدی در ۱۴ رشته رکورددار شد و در سه رشته جایزه گرفت. باشهآهنگر با سیدابوالقاسم حسینی تهیهکننده فقید این فیلم تصمیم به ساخت فیلم دیگری با عنوان «سروزیرآب» میگیرد. از زمان دریافت پروانه ساخت تا سال قبل که فیلمبرداری کار تمام شده، بیش از چهار سال گذشته است. در این فاصله تهیهکننده فیلم فوت کرد و دو بار به خاطر به تعویق افتادن دوره دریافت پروانه ساخت، درخواست پروانه دادند. باشهآهنگر بیش از هشت بار فیلمنامه را بازنویسی کرد ولی نهادهایی که باید از فیلم حمایت کنند پای کار نمیآمدند. تا اینکه باشهآهنگر به همراه سیدحامد حسینی برادر تهیهکننده فقید «ملکه»، از سه نهاد شهرداری، حوزه هنری و فارابی برای ساخت فیلم بودجه گرفتند. با سیدحامد حسینی در مورد اولین تجربه تهیهکنندگی اش برای فیلم «سرو زیر آب» گفتوگو کردهایم.
در اولین گام تهیهکنندگیتان سراغ اثری رفتید که تولید سنگینی دارد و در موضوع دفاع مقدس ساخته میشود. دلیل این انتخاب و تولید «سرو زیر آب» چه بود؟
هنرمند و فیلمساز موظف است از مهمترین ابزار فرهنگی استفاده کند تا بتواند روایتی صحیح از تاریخ را تصویر کند. مهمترین انگیزهمان این بود که تاریخ را درست ترسیم کنیم و یادگار درستی را برای ملت باقی بگذاریم. بدونشک، آیندگان برای دریافت برههای از تاریخ این کشور به اسناد تصویری، که مهمترین و هنریترینش سینماست، رجوع میکنند. مثل اینکه وقتی میخواهیم ملتهای قدیم را رصد کنیم که در چه حالی هستند، ایدئولوژی و روش آنها را بشناسیم. سنگنوشتها بزرگترین ابزاری بودهاند که از آن زمان ماندهاند. امروز هم مهمترین ابزار انتقال مفاهیم سینما است و اگر میخواهیم به حوزه فرهنگ یک ملت خدمت کنیم ورود به سینما اجتنابناپذیر است. تاثیرش هم بیشتر از ابرازهای دیگر رسانهای، خواهد بود. برای همین مهمترین انگیزه ما این بود که وقتی میخواهیم فیلمی درست کنیم که برای یک ملت باقی بماند پس باید درست روایت کنیم. به خاطر همین است که بخش پژوهشی فیلم را بسیار جدی گرفتیم. چهار سال فقط پژوهش میکردیم در مورد اقوام و اقلیم، که در فیلم ما بسیار مهم هستند. ضمن اینکه در مورد بچههای معراج هم باید تحقیق گستردهای انجام میدادیم تا از همه ریزهکاریها و جزئیات اتفاقی که در فیلم روایت میشد باخبر میشدیم.
فیلم اگر قرار است به عنوان یک سند مصور بماند باید به همه جزئیات با دقت نگاه کرده باشد. طبیعتا ما هم همین کار را کردیم و به نظرم «سرو زیر آب» یک سند شریف و مصوری است برای ادوار بعدی ملت ایران.
درباره فیلم «سرو زیر آب» بیشتر بخوانیم:
بهترین فیلم جشنواره نشانی از فجر و انقلاب خواهد داشت؟
یک فیلم جنگی نه چندان موفق و توجیه خیانت
بازی زیبایِ آقای کارگردان + عکس
فیلم/ بخشی از فیلم سینمایی «سرو زیر آب»
کمی هم در مورد فیلمبرداری این فیلم بگویید، گویا در چند شهر مختلف انجام شده است؟
موضوع فیلم میطلبد که این اتفاق بیفتد. وقتی شما میخواهید فیلمی بسازید برای همه ملت ایران این کار میطلبد که از مرکز دور شوید. وقتی کشوری یا ملتی دچار حادثه میشوند همه آدمها پای کار میآیند. اگر قرار باشد این موضوع شرح داده شود لاجرم باید از تهران خارج شویم. باید برویم به سمت اقلیمها و موقعیتهایی مختلف؛ چون در جنگ همه آدمها دخیل بودهاند و خیلی غیرمنصفانه است که ما همه این آدمها را نبینیم.
وقتی حادثهای رخ میدهد ما در بوق و کرنا میزنیم که مردم پای کار بیایند؛ دیگر کاری نداریم که این آدم از کجای کشور برای کمک میآید. میگوییم تو ایرانی هستی و باید به کشورت کمک کنی. حالا وقتی حادثه خوابید و میخواهیم آن را تحلیل کنیم اگر آنها را نبینیم خیلی غیرمنصفانه است. یعنی در زمان وقوع حادثه آنها را ببینیم و در زمان تعریف کردن قصه از کنارشان بگذریم. برای همین روی این موضوع بسیار حساس بودیم. حتما تاثیر و حضور شهرستانها و اقوام و اقلیم در هشت سال دفاع مقدس از تهرانیها بیشتر بوده است. برای همین بیانصافی است در تحلیل و تعریف جنگ آنها را نبینیم.
«سرو زیر آب» جلوههای ویژه میدانی سنگینی دارد؟
نه. چون ما صحنه جنگ نداشتیم، جلوههای ویژه فیلم بیشتر مه و باران بود. ولی به عنوان جلوههای ویژه جنگی اصلا نداشتیم. این فیلم در زمان جنگ قصهاش روایت میشود اما در مورد پشت جبهه میگوید.
چرا روند تولید فیلم طولانی شد؟
فیلمبرداری و تولید خیلی طولانی نشد، روند پژوهشی کار طولانی شد. روند تعیین سرمایه طول کشید چون آدمها پای کار این فیلمها نمیآیند. مراکز هم به واسطه اینکه لابیهای گستردهای دارند پای کار نمیآیند.
ما 24 دی 95 کار را کلید زدیم. آخر فروردین فیلمبرداری تمام شد و 15 روز عید هم تعطیل بودیم. تقریبا حدود 80 جلسه فیلمبرداری داشتیم. تازه این را هم حساب کنیم که با 120 نفر، در هشت شهر هم جابهجا شدیم. این نشان میدهد که تولید اصلا طولانی نبوده است.
اگر نکته دیگری در مورد فیلم یا حواشی ایجاد شده برای فیلم دارید بفرمایید؟
این فیلم بسیار فیلم پرپروداکشنی است. تقریبا 9 هزار متر دکور ساخته و بازسازی کردهایم. برای اولین بار راهآهن و قطار را زیرسازی کردهایم و قطار را به جایی به غیر از مسیر راه آهن بردهایم.
تعداد بازیگران زیاد بود؛ 22 بازیگر داشتیم، 120 نفر عوامل. سعی کردهایم به شدت به موضوع دفاع مقدس مستند نگاه کنیم. تقریبا مثل دکور معراج زمان جنگ را ساختیم و فکر میکنم همه اینها در خدمت یک پیام انسانی است؛ پیامی که فراتر از ادیان و مذاهب است. وقتی بخواهید با شکوه انسانی فیلم بسازید دست خودتان نیست باید یک فیلم شکوهمند بسازید. قرائت شما باید قرائت درستی باشد.
سعی کردهایم فیلم شریفی بسازیم تا همه مخاطبان با این فیلم ارتباط خوبی پیدا کنند چون قرائت درستی از جنگ دارد. یادگار درستی از شهید گمنام است و سعی دارد از شعار دور باشد.